رد پایی بر ساحل |
|||
چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 15:10 :: نويسنده : ليلا
کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست. قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام. قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند، قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو. چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:, :: 21:19 :: نويسنده : ليلا
پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است. اگر عشقات ساده است و کوچک و معمولی، اگر عشقات گذرا است و تفنن و تفریح... خدا چندان کاری به کارت ندارد. اجازه میدهد که عاشقی کنی، تماشایت میکند و میگذارد که شادمان باشی اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی، خدا با تو سخت گیرتر میشود. یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 17:51 :: نويسنده : ليلا
تو قامت بلند تمنایی ای درخت همواره خفته است در آغوشت آسمان بالایی ای درخت دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار زیبایی ای درخت وقتی که باد ها در برگهای درهم تو لانه می کنند وقتی که بادها گیسوی سبز فام تورا شانه می کنند غوغایی ای درخت وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است در بزم سرد او،خنیاگر غمین خوش آوایی ای درخت در زیر پای تو؛ اینجا شب است و شب زدگانی که چشمشان صبحی ندیده است تو روز را کجا؟خورشید را کجا؟در دشت دیده غرق تماشایی ای درخت؟ چون با هزار رشته تو با جان خاکیان پیوند می کن پروا مکن ز رعد ؛پروا مکن ز برق که بر جایی ای درخت
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! دوباره آسمان این دل ابری شده
آخرین مطالب پيوندها
آموزش کامپیوتر ![]() نويسندگان |
|||
![]() |